سلــــــــــــــــــــام
خبر خبر !!
ایندفعه آره از اون خبرااااااا
از اومدن گوپی اینا به خونمون یه ساعت میگذره . بالاخره بعد از کلی بالا و پایین شدنا و حرص خوردنامون امروز گوپی به همراه مادر و دوخواهر و یه دسته گـ ـل مقدم به خونمون شدن .
صحبتای اولیه تقریبا از این طرف خوب بوده . کسی مخالفت آنچنانی نداره اما میگن تحقیق لازمه ی هر گونه اظهار نظره .شماره ی آق دا ماد رو هم جناب پدر گرفتن برای پرس و جووووووووووو
خونواده ها هم که فک میکنم آخرای مجلس مشکلی باهم نداشتن. یعنی از وقتی ما دوتا بعد از صحبت نیم ساعتمون از اتاق اومدیم بیرون لبا خندون بود و گل و بلبل میگفتن .
البته از اونورم دستگاز متراژ زمین و پول شمار بابام هنوز روشن نشده و ابهاماتی داره واسه خودش و صد البتون اینکه من چطوری دخترم و بسپرم به دست چهار تا خارشووور !
اما !
امای قضیه اینه که من از اونوریا هنوز خبری ندارم .اصلا نمیدونم الان توی خونه ی گوپی اینا چه خبره و کی چی میگه .موافقا مخالفن؟ خوششون اومده ؟ بدشون اومده .. چیه . کلی استرس دارم . دارم میمیرم از نگرانی و تواما فضولی !
پست مصور هم اگه اونور اوکی بودن و حالم خوب بود دارم براتون از لحظه ی ورود تا ....
پ ن : ساعت ۱۰ : اونوریام اوکی دادن و مثل اینکه اینبار خیلی خوششون اومده . خوشحالن .
دعام میکنین؟