پسرکم چند روزه درست غذا نمیخوره . فک کنم دندونش داره اذیتش میکنه . پاهاش هم سوخته و هیچ رقمه خوب نمیشه ! تا حالا اینطور نشده بود . الان یه هفتس طفلی حال و روزش اینه . و با هیچ کرمی خوب نشده . شبا بازش میزارم اما فایده نداره . چند روزه به گ میگه ددی !! ددی خیلی با مزس . هنوز به من مامان نگفته . چند بار گفته اما بدون قصد از زبونش این کلمه در اومده . هنوز صدام نکرده .
فعلا ددی دد دایی و برای دستور هم از داللی استفاده میکنه . سه چهار روزه راه میره .اما هنوز خوب نمیتونه کنترل کنه.
دنبال وامم . همین روزا میگیرم . نمیدونم چیکارش کنم هنوز . نیاز واجب ندارم اما حیفم اومد حقوقم خرش الکی بشه . شاید باهاش ماشین بگیرم البته باید یخورده طلا بفروشم و از بابا قرض کنم تا بتونم یه چیزی بگیرم . گوشه هایی برای گ اومدم که کمکم کنه اما میگه ندارم .مث خیلی وقتا .
گ داره مغازه راه میندازه . مغازه ی ک ا ک توس ! من خیلی خوشبین نیستم اما او همچنان مصرره که سود خوبی داره .
خواهرم رفته تهران . ترم اولشه . رتبه ارشدش شد 13 ! یخورده سختشه اما داره کنار میاد با جو اونجا .
داداشه با زنش در حال زندگی ان . خدارشکر خوبن و دارن امورات میگذرونن .
خبر خاصی نیست اینروزا . شبا بلند و طولانی شده . این هفته به خاطر تاسوعا و ... چهار روز تعطیلیم .کاش گ میومد بریم شیراز . خیلی وفته نرفتم . دلم سفر میخواد . کاش می شد بریم .هرچند به خاطر سردی هوا برای پسرکم یه خورده میترسم .
اوضاع خونه داغونه . نمیدونم چرا هیچوقت مرتب نمیمونه . اگه هر روزم جمع کنم بازم همینه . باز خوبه ما خونه نیستیم ! نهار خونه مامانیم تقریبا هر روز هفته و شبا هم بیرونیم و ساعت نه و ده میرسیم خونه . اما بازم اوضاع همینه .
سفر خوبه خوش بگذره