سلام .
از امروز به مدت بیست روز مطمئنم که گوپی نمیاد . چون امتحاناشه . منم تصمیم گرفتم توی این مدت کارای دانشگامو سروسامون بدم که عقب نباشم . اداره هم که فعلا هیچ خبر خاصی نیست و کلهم الافم به معنای تمام ! معلوم نیست وضعیتم چی میشه . آخه اداره هستم اما کارم واسه شرکت خصوصی هست که رییس تاسیس کرده .هنوز کارش به اون صورت نگرفته !
دیگه اینکه توی این هفته تولد گوپی بود . طبق معمول این 4 سال سر ساعت 12 شب بهش اس دادم و تبریک گفتم . کادوی تولدش هم براش ادکلن ها کو پیان رنگ نارنجیشو گرفتم .
5شنبه ای که گذشت کلاس داشتم . ساعت 12 پیچوندم .شیرکاکائو و کیـ ک گرفتم و اومدم راه آهن دنبال گوپی . سر راه بهش گفتم وایسا کاردارم. پیاده شدم رفتم 2 دسته گل نرگس گرفتم ! یکی واسه گوپی یکی هم مامان گوپی !
گوپی هم نفهمید چیکار دارم که پیاده شدم ! گلو پشت کیفم قایمش کردم بهش گفتم زوووووووود اون شیرکاکائو رو بده ! اونم هاج و واج داد دستم رفتم یه کمیشو ریختم واسه پیشیه که کنار ماشین بود بعد نشستم توی ماشین تازه گوپی گل و دید شاخ دراوده بود از تعجب !
بعدم رفتیم خونشون تا 6 . 6 هم اومدیم خونه ما و طی یه جنگولک بازیهایی داداشم کیک گرفته بود از در پشت اورد تو . بعدم رفتیم شام ه ت ل والی ! هرکی یه چیزی خورد و برگشتیم .مراسم تولـ ـد و شروع کردیم .کیـ ـک و عکس و کادو و مـ ـاچ و بوسه !
کادو من که ادکلن
داداشم سکه پارسیان 400 / مامانم 500 / خواهرم 200 / باباهم خودکار خودنویس و 150 پول .
جمعه هم که گوپی رفت تهران تا آخرای دی ماه....