مینویسم خودم را، تا گم نشوم میان انبوه ِ زمزمهها و فریادهایی که از آن من نیست.
اینجا یه خونه ی مجازی کوچیکه برای ثبت لحظه هام...
تیر ماه ۸۴ باهم آشنا شدیم و از تیر ماه ۸۶ باهمیم.
فروردین ۹۰ یکی شدیم و روزهای دوتایی بودنمون شروع شده ...
در انتظار همخونه شدنیم....
(●̮̮̃•̃)/●̮̮̃•̃\
\█/.\█/
.Π. .Π.
ادامه...
حس خوبه وقتی یه خاسـ ـت گار سمج برای بار سوم زنگ میزنه خونتون و گیر میده چرا نیایم؟ چرا دخترتون نمیخواد از د وا اج کنه !!؟؟؟ و مامانت بهش میگه آخه یه جورایی نامـ ـزد داره !!!