بدترین حالت ممکن تو زندگی اینه که بدونی عزیزت داره غصه میخوره خورد میشه و بر سر بزرگترین دوراهی زندگیش قرار گرفته اما کاری نمیتونه بکنه و تو هم کاری از دستت بر نمیاد ...
فقط دورادور غصشو میخوری غماشو میبینی و پیر میشی ...
داداشم اگه بگم همه ی زندگیمی کم نگفتم .
همیشه و همه جا دورادور هوامو داشتی و داری بدون اینکه به روم بیاری .
اشک میریزم و میگم دوست دارم غصه های دل داغونت شم .
پ ن : ۵ ماهیه یه دختری رو برای داداشم در نظر گرفتیم .چند روز پیش قرار بود بریم بله برون . اما بنا به دلایلی به خاطر یه برخوردی که بابای دختره توی یه موردی داشت باعث شد شک کنیم . تصمیم و گذاشتیم به عهده خود داداشم . صبح گفت استخاره کنیم . بد اومد گفت اگه مسیرتون ازدواجه راهتونو عوض کنین .
تو این ۵ ماه هم داداشم دل بسته هم دختره . نمیدونیم چیکار کنیم .
دفعه ی دومیه که استخاره بد میاد .یه بار اون اوایل هم گرفته بودیم اما صدقه دادیم و اعتنا نکردیم .
داداش منم دقیقا تو همین وضعیته اما قضیه کلا متنفی شد و من نابود میشم وقتی چشای غمگینشو میبینم
چیب بگم...امیدوارم بتونه تصمیم درست بگیره
استخاره دست دله عزیزم وقتی تصمیمتون رو تا حدی گرفتین و 2 تا جوون به هم وابسته شدن نباید استخاره میکردین اونم 2 بار
ایشاللا هر چی خیره واسشون پیش بیاد
میدونم چه حس بدی داری ..
یکی از فامیلای همسری هم همینطور براش پیش اومد و استخاره بد شد و ....
البته الان میگن خداروشکر که اون وصلت سر نگرفت .. ولی خب! توی اون مدت اون پسر واقعا اذیت شد
بنظرم با داداشی ات صحبت کن .. درسته بهش علاقه داشته ولی زندگی مشترک یک روز و دو روز نیست که بشه باهاش کنار اومد و بیخیالی طی کرد ...
روزهات نارنجی