دنـجــــــــکده ی من

یک + یک = هرچی تو بخوای

دنـجــــــــکده ی من

یک + یک = هرچی تو بخوای

این چند روز و حا..جی 88 و لپ .. !

و اما این چند روز : 

۴شنبه هفته پیش با هم بودیم و کلی به گشت و گذار گذشت رفتیم دوتایی سیریش و روزنامه و چوب حصیر و ... گرفتیم و یه جا نشستیم و بادبادک درست کردیم و فرستادیمش تو آسمونا . من دفعه اولم بود اما گوپی استاد بادبادکه !!  

کار من تقریبا نظارت بود و درست کردن آویز هاش . که گوپی میگفت بلد نیستی تا داره تا بره بالا پاره میشه هاااااا ! منم میگفتم نچ نمیشه . اونم از عمد بادبادک و میکشید روی زمین دنباله هاش پاره بشن اما نشدن !  

.

شنبه هفته پیش : کلی به بشور و بساب افتاده بودم و خونمونو که تو این یک ماه به گا رفته بود و از حالت کثیفی به حالت برق افتادگی تبدیل کردم ! طوری که دلم میخواست تختمو بردارم برم تو حموم بخوابم ! کلی برق افتاده بود !  خانوم کارگر هم مارو سر ... گذاشتن  و نیومدن کمک !

۳تا دبلیوسی + حمام . پله های ۳ طبقه . حیاط . آشپز..خونه  . جارو . دستمال کشیدن و مرتب کردن و شستن ظرف ها طی کشیدن و ... 

همه کارای یک روز من توی شنبه بودن ! آی کمرم درد گرفت !  

یکشنبه : بالاخره حاج خانوم و حاج آقا بعد از یک ماه و ۷ ساعت تاخیر اومدن و با سوغات های بسی دلنشین و بازم دلنشین ما رو مستفیذ ؟؟ کردن ! 

دوشنبه . سه شنبه : به مهمانداری و چای ریزی و مراسم حاج برون گذشت و این پروسه همچنان ادامه دارد ... 

.

چهار شنبه دیروز : با هم بودیم و رفتیم کلی برای خریدن لپ ..تا..پ تحقیق و اما نتیجه : 

با اینکه دیدم میتونم با همین قیمت (۱ تا ۱.۴۰۰  ) یه د..ل بگیرم که همه ی امکاناتش دو برابر بالاتر و کاملتر از سو...نیه اما از اونجایی که هرچقدر پول بگیری همونقدرم آش بهت میدن و اینکه از هرکی و هرجایی که با گوپی دو تایی رفتیم و پرس و جو کردیم شنیدم که د..ل الان خوب نیست و مدلای جدیدش  از چین اومده و درایواش خرابه و الی آخر... تصمیمم بر سو..نی شد .

نمیگم د..ل بده منم دوستام خیلی هاشون د..ل دارن اما اونا یکی دو سال پیش گرفتن . اون چیزی که من شنیدم اینه که تو این موقعیت سو...نی بهتر است از د.ل !! 

 و بالاخره حرف جناب مهندس گوپی خان خودمون که 16 ساله موهاشو تو کار کام سفید کرده به کرسی نشته شد  . گوپی از همون اول میگفت س بگییرم اما من نمیتونستم بی تحقیق قبول کنم آخرم یه خورده دلگیر شد که چرا حرف اونو قبول نمیکنم و حرف خودمو میزنم اما بالاخره منم حرفم با اون یکی شدو به تفاهم رسیدیم.

و اگه همت جناب حاج آقای سال 88 ( پدر بنده) یاری فرماید  ما طی همین یکی دو سه روز آینده سو..نی دار میشویم ! 

مدلشو اتنخاب کردم و قراره برام بیارن اگه همین اوکی شد میام توضیحاتشو میگم.