دنـجــــــــکده ی من

یک + یک = هرچی تو بخوای

دنـجــــــــکده ی من

یک + یک = هرچی تو بخوای

خونشون آب هویج !

چهار شنبه : بعد از کلاس با دوستام رفتیم پاتوق همیشگی و کلی چیز میز از قبیل ذرت و آب انار خوردیم. بعدم با یکی از دوستام تصمیم گرفتیم تو عالم ِ بی ماشینی تکه تکه با اوتوبوس بریم خونه که صد البته نیروی کشش مغازه ها جذبمون کرد و دو پا تاکسیمون شد . کادوی ولن برای گوپی یه اردک کوچیک البته با تاخیر گرفته بودم که با مروارید براش گردنبند و دستبند درست کرده بودم اما اونروز که پرسید به چه مناسبت روم نشد بگم بعد از چندی واسه ولنتاینه !! گفتم همینجوری . 

بعدم اون گفت هنوز کادوی ولن نگرفتی براماااا !  منم  از فرصت استفاده کردم و کلی گشتم تا یه کادوی کوچولو براش بگیرم اول یه فانوس گرفتم براش اما یهو توی پاساژ (ساعت شنی) دیدم و برق گرفتم و یادم اومد که کلیییییی  دوس داره ! واسه همینم اونم گرفتم. 

عکسم که مهم نیست بزارم . 

پنجشنبه : هیچی اون اتفاق پست پایین افتاد و ...  

البته بعد فهمیدیم ناراحتی خواهرش به خاطر ما نبوده و دلیل دیگه ای داره احتمالا اما هنوز مطمئن نیستیم. 

آخر شبم از ۱:۴۵ تا ساعت ۴ صبح توی چت بودیم و کلی از ابهامات روشن شد و بعضی دلخوریا رفع شدن . 

.

جمعه : از صبح گوپی سمینار بود منم داشتم میپکیدم توی خونه و تنهایی که دوستم زنگ زد و اسرار؟ کرد که برم خونشون . دوش گرفتم و شوت گاز به طرف فراموشی غصه هام . سر رام گلم گرفتم و با اجازه ی گوپی فانوسشو به بهانه ی کادوی تولد دوستم و دیداری بعد از مدت ها بردم براش .

ساعت 2:30 گوپی اس داد کسی خونمون نیست از سمینار بیام بیرون میای اونجا؟ گفتم آره 3 تا 4:30 میام . گفت نه اگه تا 5 میمونی میام ! گفتم اوکی . 3 رفتم تااااااااااااااااا 6 !!  6 هم رفتیم بیرون آب هویج بستنی و ذرت تا 7:30  !!  بعدم گوپی طفلکی چون ماشین نداشت تو ایستگاه پیاده شد و من رفتم خونه .  

گوپی بهم قول داد که برام آب هویج بستنی درست کنه اما از شانس ما هویج نداشتن ! واسه همین رفتیم بیرون اونجام مسابقه گذاشتیم که کی میتونه یه نفس آب هویجشو بخوره با هم شروع کردیم شرطمون این بود که نی هامون سفید نشه و یه ضرب بکشیم بالا !  منم تند و تند داشتم میخوردم و لیوانم خالی میشد اما اون که میخورد لیوانش ثابت بود !! نیشم رنگی بود اما نمیفهمیدم چرا !! هی به لیوانش نگاه میکردم هی به نی !!

 که یهو دهنشو باز کرد !! فهمیدم بدجنس نی و زده به زبونش اما مک نمیزنه واسه همین نیه رنگیه اما لیوانش خالی نمیشه !! میخواست آب هویج من تموم شده بعد دل منو آب کنه !!! 

 

همین !