دنـجــــــــکده ی من

یک + یک = هرچی تو بخوای

دنـجــــــــکده ی من

یک + یک = هرچی تو بخوای

خدمتون عارضم که :

عارضم که : مامان گ امروز(شنبه ) اول میگه به گ که درسته که گفتن تماس میگیرن اما رسم این نیست و از این حرف ها و  زنگ میزنه به بابام و احوال پرسی و هی میپرسه دخترتون چطورن و این بند و بساطا !  از اونورم از شانس من ِ خر ِ کچل مرده  بابام توی جـ ـلسه بوده و نمیتونسته صحبت کنه یه کم تو رودربایسی حرف میزنه و میگه من الان نمیتونم صحبت کنم و شب باهام تماس بگیرین و خدافظی میکنن. 

از اونور اول مامان گ میره توی خودش که چرا تحویل نگرفت بعدش نتیجه میگیره که حتما سرش شلوغ بوده . 

خولاصه  شب دوبازه زنگ میزنن و نمیدونم چرا و چگونه  و البته به خاطر همون خرکچل مرده ی من  هرچی بابامو میگیرن در  دسترس نبوده !!!  

شانس و دارین؟؟ 

بزن به تخته چشش نزنی !!!!!!! 

د ِِِِ بزن دیگه !