دلم میخواد مموشی و پیشی دوباره بنویسه...
از مونس یه خبری بشه .
الهام برگرده ....
دلتنگی های مونی و بخونم ....
خانومی از ملوسکش بگه !
یه روز در میون منتظر آپ کردن خانوم خونه باشم .
خانوم گلی بازم از خوبیهاش و برنامه های عشقولانش بتعریفه ...
گیتی برگرده !
و
و
و .....
منم دلم واسه مونس تنگولیده خیلی
خوشحالم استیکرای خوبی درست کردی ، من استیکر آماده جز همین چرت و پرت های قلب و گل و آی لاو یو چیزی ندیدم تو شهرمون ، واسه همین خودم درست کردم خیلی هم مزه داد بریدنش و طرح زدنش خوب البته کاری که تو کردی عالیه چون کار تمیز در میاد اما خرجش ! چون ماله من همش 6 تومن خرجش شد مسلما 15 تومن برام زیاد میشه نسبت به 6 بازم حالا اگر بود یه چیزی چون اصلا میگم استیکر ندیدم تو شهرمون ،
در واقع این استیکرای ما یه جوری کاره زحمته خودمونه میفهمی که چی میگم آدم کیف میکنه اما آماده کیفی نداره حالا در هر حال خوشحال میشم استیکرتو ببینم اگر شد عکسشو برام بزار دوس دارم طرحی که میگی خاصه رو ببینم عزیز
----------------------------------------------
راستی در مورد مشکلتون یه چیزی بگم خوب راستش تجربه است فقط طی 5 سال زندگی که یه سالشم نامزدی بوده بهت پیشنهاد میدم مشکل هر چی بوده رو با خودت و همسرت و خانوادت شیفت دیلیلت کن از نو شروع کن ولی از این به بعد چند تا چیز یادت بمونه
یکی اینکه درسته که حرفت با شوهرت بوده اما اصلا جلوی جمع نگو چون در این صورت یعنی حرفت خصوصی نیست چون اگه بود دیگه تو جمع نمیگفتی میفهمی چی میگم وقتی تو جمع میگی یعنی جمع رو مخاطب خودت کردی حتی اگر مخاطبه تو شوهرت باشه ... تحت هیچ عنوان نزار مشکلاتتون علنی بشه بدترین اتفاقه ... با این رفتاره همسرت هم کنار بیا واسه حداقل 6 ماه و حداکثر یکسال میدونی چرا چون ما هم شبیه این مشکلات رو داشتیم نه تو نه همسرت نمیتونین به همین راحتی خانواده تون رو کسایی رو که یه عمر باهاشون بودین کنار بزارین و این کاملا طبیعیه غیره این باشه مشکل داره ، طی این مدت با همسرت منطقی حرف بزن مشکلاتت رو بگو بهش بگو ازش فلان انتظار رو داری ، الان دورانه خوبی رو داری نزارید خراب بشه بیشتر مشکلات زن و شوهرا با گفت وگو حل میشه البته این مهمه که هر دو طرف اهل گوش دادن و حرف زدن باشن
منظورم هم از کنار گذاشتم همون تعادله در واقع بیشتر مشکلاته شما ازینه که همخونه نیستین وقتی همخونه بشین 90 درصدشون حل میشه با همسرت به راحتی حرف بزن این واقعا مهمه میدونی چی میگم ، سعی کن همون سهم 50 50 رو عملی کنی ، بهش بگو دوست داری بهت احترام بزاره بگو توجه میخوای تا بدونی که براش اهمیت داری بگو اگه مثلا احترام کنه تو هم نمیگی بریم میگی باشه بمونیم بهش بگو اتفاقات بین خودتون رو به مادرش نگه سعی کن وقتی با هم به مشکل بر میخورین ولش نکنی بره خونشون چون خیلی احتمالش زیاده که لو بره مشکلتون ، هیچ وقت هیچ وقت هیچ وقت شوهرت رو توی جمع خانوادگی خودتون یا خودشون تنها نزار اصلا خوب نییست و من باهاش مخالفم زن و شوهر یعنی با هم درهر شرایطی حتی اگر خسته ای یا خسته است متوجه ای
یادت نره احترام بهش بزار بهش عزت بده و تموم نتیجش رو میبینی
انشالله که خیره
پست قبلت رو خیلی درک کردم. من هم همیشه برام سواله چطور مردها نمیتونن یه تعادل درست رو تو زندگی مشترک ایجاد کنند بین زن و خانواده ی قدیم
خوشحال شدم از آشناییت
لی لی
سلام دوستم
خوبی؟
مدتی بود به یادت بودم .. امروز دیگه قسمت شد و اومدم
پست های قبلیت رو خوندم ... چقدر منفی شده ای خانومی .. قبلا اینجوری نبودی
ببخش نیومده اظهارنظر میکنم ..اما عزیزم رفتار همسرت و مادرشوهرت اصلا درست نبوده اما تو هم اشتباهاتی داشته ای که به رفتارشون دامن زده
مثلا اینکه هیچوقت نباید مخصوصا خونه خانواده همسرت از اون نکته منفی ای رو بگی چون بلاشک از اون طرفداری میکنن یا حتی اگر چیزی نگن ذهنیتشون روی تو بد میشه
بعدم اینکه تحت هیچ شرایطی نباید اونقدر منفی در مورد خواهرشوهرت به گوپی میگفتی .. بهتر نبود اگه در جوابش مثلا میگفتی :"حواسم نبود میشنوه وگرنه نمیگفتم " .. ؟
گفتی کارهای تو واسه همسرت پررنگه اما کارای اونا نه .. دلیلش اینه که اون با خانواده اش بزرگ شده و رفتارهای اونا براش تعجب برانگیز نیست .. اما توی دوران عقد آدم روی رفتارهای همسرش به شدت زوم میکنه
اصلا دوران عقد دوران فوق العاده بدیه .. اما بعد از عروسی همه چیز عوض میشه
خانومی تنها 2 روز از نبوده همسرت گذشته .. لزومی نداره هر روز بخوای زنگ بزنی خونه شون کهه .. من توی عقد هفته ای یکبار زنگ میزدم . اوایل میگفتن زودتر منتظر تماست بودیم و این حرفا .. منم میگفتم که "وقت نشد" یا " وقتی یادم میومد بد موقع بود " یا " گفتم 2 روز دیرتر زنگ بزنم که کلی حرف داشته باشیم بزنیم" همین طوری اونا هم به روال من عادت کردن
محبت به خانواده همسر این نیست که خودتو فدا کنی ... اینه که رفتاری کنی که احترام رو ببینن ...
و اونا احترام رو توی محبت کردنت به پسرشون و برخورد مهربون تو با خودشون و پسرشون میبینن ... اینکه همیشه لبخند داشته باشی ....... نه اینکه هر روز زنگ بزنی !
ببخش اگه خیلی حرف زدم .. اونم نیومده
آخه منم وقتی مشکلاتمو مینویسم ، دلم میخواد کسایی باشن که راهنماییم کنن .. نه اینکه تنها به "سلام عزیزم .. خوبی؟" اکتفا کنن
شادباشی