سلام شرمندم که نگرانتون کردم . باور کنین ۲۴ رم یک روز قبل از تموم شدن نتم و فهمین خبر قطعی سفرمون این پست و نوشتم اما درست نیم دقیقه قبل از اینکه ثبتش کنم نتم تموم شد . هرکارم کردم نتونستم با دایل اپ وصل شم.بعدم که صفر بودیم تا دیشب که رسیدیم و صبح رفتیم نت و وصل کردیم.
هنوز هیچ خبری نیست .اوضاع آروم تر شده و گ میگه مامانش اینا گفتن از هرکی تحقیق کردیم میگن خونواده ی خوبین اما حالا تا کی میخوان کشش بدن نمیدونم !
این همون پستیه که نشد ثبت کنم :
سلام سلام !!
خبر خبر
نه از اون خبرا !!!
داریم میریم سفر !
از اونجایی که فردا مهلت نتم تموم میشه و بی تنی گریبانم و میگیره امروز اومدم که بگم. فردا بعد از ظهر میریم م شهد تــــــــــــــــــــــــا یکشنبه شب که بلیط داریم و اگه سقوط نکنیم 7شب اینجاییم. و اگه دایل آپ وصل بشه میام خبر اومدنمونو میدم !
انقد خوشحالم خوشحالم خوشحالم که حد نداره ! الان هرکی جای من بود از این نارحت میشد که تکلیف زندگیش می افته عقب اما میخوام برم خوش بگذونم. اونوریام به قول گ یتی هرچی میخوان برن تحقـــــــــــــــــیق کنن !
دلم برای گوپی تنگ میشه .میدونم که کلی اونجا استرس اینور و میخورم میدونم که ممکنه نتونم باهاش حرف بزنم یا اگه ببینم مشکلیه گوشیمو نمیبرم اما خوب چاره ای نیست .(علت نبردن گوشیم اینه که داداشم یه چیزایی از رابطه ی ما فهمیده بوده و خلاصه وار به مامانم گفته .مامانم حرفی نمیزنه اما اون ممکنه تیکه بندازه و برسه به گوش بابام و کارو داغون کنه.)
خانوم خونه و عسلی عکس نذارین من نبینماااااا !!!
سحر جان و عسل جان من همچنان با گذاشتن کامنت تو وبلاگتون مشکل دارم.
دیگه همین !
مواظب خودتون باشین.
دعام کنین
منم اونجا به یاد تک تکتون هستم.
به امید دیدار ...
بر میگردم
دوباره اوضاع همونه . هی میگن باید تحقیق کنیم.به خدا تا خونه ی بابابزرگمم رفتن !! باور میکنین از کوچه و همسایه که دیگه هیچی !!! دنیا برعکسه به خدا
داره خونم به جوش میاد.هی امروز و فرداش میکنن.
من که میدونم مشکل کجاست اون نمیخواد بفهمه !!! به خدا به هرکی اسم بابای منو بگی روش قسم میخوره !! از هرکی از خونوادم بگی میدونن چجوریمم
بهش ۱۰ نفرو اسم بردن هرکی و میخواد امشب برن !! میدونن که اگه ۱۰۰تارم بگن اون نمیخواد اینجوری میگن ! اونم ک.. خل فک میکنه نه این از این میاد که حتما میخوان ازدواج کنه !
دیگه کاری ندارم. هرکار دلشون میخواد بکنن . بالاخره نوبت ماهم میرسه !
داغون داغونم . یه عالمه اشک ریختم تا اومدم اینجا خودمو خالی کنم. زنگ زدم به دوستم یه ساعت عر زدم براش ... اونم هی میگفت آخه بابای تورو که همه میشناسن !! این اداها چیه ! میگفت روزی میاد که میان التماست میکنن به خدا
از ۲۵ جم مهلت اینترنتم تموم میشه .اگه گم شدم زندم اما نت ندارم.
اگه کامنتدونیام یه در میون بازه به خاطر اینه که میخوام بعدا این پستای آینه ی دقو پاکشون کنم و فقط اوناییو که میخوام باشن واسه همین ترجیح میدم کامنتاتون جایی باشه که بمونه برام.