دنـجــــــــکده ی من

یک + یک = هرچی تو بخوای

دنـجــــــــکده ی من

یک + یک = هرچی تو بخوای

اینم از امکانات توپ بلاگ اسکای !!!!!!!

 این عکس رو باز کنید. فقط ازتون رمز میخواد. فعلا  2222 رو گذاشتم روش . لطفا امتحان کنید ببینید عکسه براتون باز میشه با نه ؟ 

و خواهشا کامنت بزارین هرکی عکس و دید.  میخام ببینم جواب میده یا نه .

میخوام از این به بعد از این سیستم برای گذاشتن عکس استفاده کنم. 

باز شد؟ 

 picofile.com اطلاعات بیشتر . 

 

پ ن :  اوکی . همه میبینن پس کامنت نزارین دیگه اگه  نخواستین . 

منتظر یه پست شاد و پر عکس باشین !!!! 

رمز رو هم سعی میکنم به اکثرا بدم

خ ا س... !

امشب میان !!
نه گوپی نمیاد. همونی که توی پست قبل گفتم . هیچ رقمه تلاشم برای نیومدنشون نتیجه نداد و قراره که بیان . همه ی حرفامو با خونوادم زدم و گفتم که نمیخوام .اونام به خونواده ی طرف گفتن اما گفتن که نه نمیشه حالا ما بیایم همو ببینن خودشون تصمیم بگیرن. خونوادمم گفتن دخترمون گفته قصد ازدواج نداره اگه گفتیم نه ناراحتی پیش نیاد.

هیچکس حال دل منو نمیفهمه. حتی اونی که دو سال و ۸ ماهه همراهمه ... 

به گ نگفتم . ترسیدم مث اون دفعه اعصاب خوردیشو سر خونواده و خواهر کوچیکش خالی کنه . شاید آخر شب بهش بگم. 

چیکار کنم.  

چند شب پیش به سرم زد است...خاره بگیرم. یکیو میشناسیم که واقعا مجربه و حرفش رد خور نداره . اما ترسیدم. گفتم اگه به رابطه ی من و گوپی بگه آره و بگه خوبه که ته دلم قرص قرص میشه و میچسبم به رابطمون . اما اگه بگه نه ؟ به حرف خدا و است...خاره که نمیشه پشت کرد میشه؟  اونوقته که نه میتونم جدا بشم نه میتونم دل ببندم. 

اگه آدم بدونه یه زندگی صلاحش نیست و واردش نشه بهتره /یا اینکه ندونه و وارد اون زندگی بشه و بعدش... 

نمیدونم. حرف یه عمر زندگیمه... 

وای خدایا . از ته دلم ازت میخوام قیافه ی این پسره ی امشب اصلا به دلم نشینه . میخوام ازش بدم بیاد. نمیخوام یه لحظه به دلم شک بیاد. اینطوری حداقل تا 6 ماه دیگه که تکلیف زندگیم معلوم میشه اعصابم هم راحته. خدایا هستی؟؟

کمکم کن... 

ادامه ی امشب و همینجا مینویسم . احتمالا ساعتای 11   12 شب اگه حالم خوب بود.  

یکی داره توی دلم رخت میشوره... 

اصلاحیه : فردا شب میان . 


 

 

اومدن و رفتن. دقیقا از زمانی که اومدن تا رفتن ۹۷ دقیقه شد ! 

من خاک بر سرم هم چای اوردم هم رفتم اونجا نشستم. اونا هم هی میگفتن  فلانی خانوم ِ ما !! مثلا گ خانم ما رو بگین بیان اینجا بشین و... 

حدودا نیم ساعتی هم رفتیم صحبتیدیم. 

چیز خاصی نبود. به اون سختی که فک میکردم نبود. واییییییییییی حرسم گرفته بود از مامانم که میگفت برن بشینن صحبت کنن   

پ ن : اون تخمین زمانی هم اگه گفتین از کجا بدست اومده؟؟  اگه فک کردین گوشیمو به اصرار گوپی گذاشته بودم اونجا که صداشونو ضبط کنم اشتباه نکردین !!

سال ۸۹ !

خدایا تو این سال جدید هم ما رو با بیماری ٬فقر و مرگ عزیزانمون امتحان نکن.

یه سال پر از عشق و صمیمیت و محبت رو براتون آرزومندم ... 

سالی که هر روزش پر از سلامتی و شادابیه . 

یک سبد آرزوی خوب براتون آرزومندم.    

۸۹ سال آروزو هاست ...    

آرزومند آرزوهایتان

خاس ت گار !

وبلاگ جدید و ساختم توی میهن بلاگ خیلی هم ساختنش راحته اصلا ایمیل هم نمیخواست اولش و این جنگولک بازیای بلاگ اسکای و نداره. .خداییش اسم و آدرسشم رو خیلی دوس دارم.. اما به دو دلیل فعلا همینجام.یکی از اون دلیل ها اومدن یه امکانات جدید توی بلاگ اسکایه این   دقیق نمیدونم چیه .اما فک میکنم کار منو راه میندازه. 

شرمنده اگه مجبور شدین کامنت بزارین . به خدا از عمد نبود و قرار نبود خواننده هامو بشناسم. 

 

یه خبر جدید . قضیه ی اون خاس...تگار جدیه !! بابام فرستاده تحقیق و تا رنگ شو...رت طرف هم ازش بپرسی بهت میگه. یه خواهر داره. فوق خونده و استاد دانشگاهه. جالب اینه که توی دانشگاه خودمونم تدریس میکنه !!!!! اما یه رشته ی دیگست و تا حالا ندیدمش. وضع مالیشم فک کنم بد نباشه معمولیه در حد همون خونه و ماشین . 

مامان تو دلش قند آب میکنن !! چپ و راست در جواب جواب نــــــــ-ه های من میگه شانس یه بار در خونه آدم و میزنه !! کلی برام از این و اون مثال میزنه و آخرشم که کم میاره میگه ما پسندمونه و هیچ حرفی هم توش نیست ! 

به گ گفتم داستانو !! اون اوایل که جدی نبود میگفت میخوای با گفتن این منو تحریک کنی !!؟؟ 

اما حالا میگه یادته او دفعه که خاس..تگار می اومد تو میگفتی جلو نمیری من میگفتم نه باید بری و پسر مردم آبرو داره؟؟  اما حالا جلوی این نباید بری . میگه من دارم سعمو میکنم.

منم گفتم اون آبرو داشت این نداره؟؟ گفتم نمیتونم نرم.اما تلاشمو  واسه ی نیومدنشون میکنم. 

 اما........ 

یادم نمیره این روزا رو . یادم نمیره این تنهاییامو . اگه عاشقی ثابت کن !! بهونه نیار و بیا جولو !! 

اگه راست میگی که من از خونوادت خیلی جاها مهمتر بودم بهم ثابت کن. ثابت کن که گوشی نیستی و به خاطر حرف بقیه قول یک سالت و فراموش نکردی. ثابت کن !! 

 داغون داغونم...

کوچ !

جلل خالق !! 

گ یه برنامه بهم داد نصب کردم. رمز و یوزرم و دادمش اومد توی کام من !!  بعد من رفتم توی کامش !! فک کن صفحه ی کامش رو مال من بود !هرکار میخواستم میکردم.  

ایناهاش !! اون دکستاپ نارنجیه مال منه آبیه مال اون ٬ صفحه های چتمونم پیداست !

اینطوری میتونم از صبح تا شب تو شرکت باهاش باشم و همراهش ! فک کن !!! پیشرفت علمو !! 

راستی کسی نگفت کلوچه کوش؟؟ 

کسی میدونه باید چیکار کنم تا کسی نتونه از سرچ گوگل پیدام کنه؟  هر دفعه چک میکنم از توی سرچ    ش ع ر        و عکس و مطالبی که نوشتم یکی دو نفر اومدن اینجا !! 

در ضمن اینروزا خیلی برام عجیبه که ۶۵ تا بازدید دارم اما ۵ تا کامنت !! کسی مجبود به گذاشتن کامنت نیست . منم خیلی وقتا میخونمتون و نمیزارم . اما این یه خورده اذیتم میکنه . چون اگه بخوام واسه ی خودم فقط روزانه نویسی کنم میرم توی دفترم مینویسم چه کاریه که زندگیمو بریزم توی نت ؟؟ !  اگه اینجا مینویسم حتما دلم میخواد کسایی باشن که همراهیم کنن و گهگاهی یه اثر کوچولو از خودشون بزارن. 

راستی میخوام از این وب برم. مث پارسال همین موقع که رفتم. راستش هرچی نشستم بلاگ اسکای رمزی کنه نکرد !! منم که گهگاهی عکس میزارم برام سخته هی از اون وب به این وب بشم و عکسامو بزارم اونجا ببینین اونجا هم که رمزی نیست و هرکی به هرکیه همه با سرچ میتونن ببینن. میخوام از این به بعد حداقل عکسامو بتونم رمزی بزارم تا  راحت تر بتونم خیلی چیزا رو بزارم . رمزمم به همه میدم . اکثر اونایی که کمابیش میان اینجا و میرن. 

حالا میتونم ازتون خواهش کنم اونایی که میخوان توی وب جدید همراهم باشن وبلاگشونو برام بزارن؟ 

 

پ ن : وبلاگ جدید و توی میهن بلاگ ساختم .یه کمی باهاش مشکل دارم. اوکی شد میام